زبانحال حضرت علی علیه السلام در شب شهادت
به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید برای مرگ علی دست، بر دعـا ببرید نـیـاز نـیـسـت مـداوا کـنـیـد زخـمم را بر آن مریض خـرابـه نشین دوا ببرید اگـر بـنـاست تـسـلّی دهـیـد بر دل من برای قـاتـل سنـگـیـن دلـم غـذا ببـریـد دلـم بـرای یـتـیـمـان کـوفـه تنـگ شده کـمـک کـنـیـد مرا در خـرابه ها ببرید جـنـازۀ منِ مـظـلـوم را چو مـادرتـان شبانه مخـفـی و آرام و بی صدا ببـرید سلام گـرم مرا در خـرابـه ها دل شب بر آن یتـیم که خـوابیـده بی غـذا ببرید سـلام من به شما ای فـرشتـگـان خـدا نـبـرد فـاطـمـه با خود مـرا شما ببرید به ملک خویش ز بیگانگان غریب ترم مـرا بـه دیــدن یــاران آشـنــا بـبـریــد تمام عـمر چو « میثم » علی علی گوئید رخ نـیـاز به درگـاه مـرتـضـی ببـرید |